پنجمین نشست علمی با موضوع تحلیلی فقهی-اصولی ضرورت وجوب تقلید در مسائل مستنبطه عرفی
2024/05/15در پنجمین جلسه از سلسه نشست های علمی با موضوع تحلیلی فقهی اصولی ضرورت وجوب تقلید در مسائل مستنبطه عرفی توسط حجت الاسلام و المسلمین سید مرتضی عالمی استاد سطوح عالیه در حوزه علمیه مشهد بیان شد.
در این برنامه حجت الاسلام سید مرتضی عالمی با روش تحلیلی-توصیفی، با بررسی کتب اصیل فقهی به ادله موافقان و مخالفان وجوب تقلید از مجتهد در موضوعات مستنبطه عرفی پرداخت و در نهایت با توجه به عدم بیان شارع نسبت به موضوعات مستنبطه و وجود سیره متشرعه و سیره عقلاء که از جمله ادله مخالفین وجوب تقلید، اثبات می شود که تقلید در موضوعات مستنبطه عرفی از مجتهد واجب نمی باشد.
موضوعات مستنبطه عرفی موضوعاتی هستند که شناخت حدود و ثغور آن نیاز به دقت و برهان و استدلال دارد به گونه ای که شناخت این مفاهیم برای همگان مقدور نمی باشد و شارع تنها به بیان حکم آن ها پرداخته و تشخیص مفهومی آن ها به لحاظ سعه و ضیق را به عرف سپرده است.
امروزه این موضوعات به طور فزاینده ای در حال افزایش است درحالی که در کتب فقهی و اصولی به صورت بسیار مختصر و گذرا بدان پرداخته شده است.
موضوعات مستنبطه عرفی موضوعاتی است که شارع تنها به بیان حکم آن ها پرداخته و تشخیص مفهومی آن ها به لحاظ سعه و ضیق را به عرف سپرده است؛ لکن عمده اختلاف این موضوعات با موضوعات صرفه در آن است که شناخت مفهومی موضوعات صرفه غالبا برای همگان ممکن است و نیازی به نظر، تامل و کارشناسی ندارد برخلاف موضوعات مذکور که شناختش برای همگان غالبا مقدور نبوده و شناخت آن نیاز به احاطه بر مجموعه ای از مقدمات مانند قواعد لغوی و قواعد عرفی به کار رفته در محاورات نظیر مناسبات حکم و موضوع و … می باشد، لذا از این موضوعات تعبیر به مستنبطه گردیده است یعنی موضوعاتی که برای شناخت حقیقت آن نیاز به استنباط و نظر می باشد. بیشتر فقها موضوعات مستنبطه غیرشرعی را به دو بخش لغوی و عرفی تقسیم نموده اند.مراد از موضوعات مستنبطه لغوی موضوعاتی است که بر وضع لغوی خود باقی مانده و کاربردهای عرفی، تغییری در آن ها ایجاد ننموده است و لذا مرجع در تشخیص مفاهیم این دسته از موضوعات، لغویان هستند و راه دستیابی به این مفاهیم، تتبع در آثار اصحاب معاجم لغوی در حد اطمینان آور است. اما موضوعات مستنبطه عرفی آن دسته از موضوعاتی هستند که در کاربردهای شایع خود نزد اهالی عرف از حقیقت لغوی خود فاصله گرفته اند، اعم از اینکه حقیقت عرفیه یافته و یا به عنوان مجاز شایع به کار رفته باشند و برای نیل به مفاهیم آن ها رجوع به اقوال لغویان کفایت نمی کند، بلکه این مفاهیم با مطالعه وسیع در احوال عرف به دست می آید.